جشن دندونی دخترم
عزیز دل مامان سلام بیست شهریور برات جشن دندونی گرفتم از هفته ی قبلش که مادر جونی(مامان خودم) زحمت همه ی کارها رو کشید؛خاله جون مطهره هم با خاله اکرم(دوست مهربون خودم) زحمت کشید و خونه رو تزیین کردن ایشاالله برای مادرجونی بتونیم جبران کنیم و همینطور برای عروسی خاله اکرم و خواهر خوبم مطهره جونم جشن خوبی بود ولی از اونجایی که شما تا ساعت 4 بیدار موندی و بارسیدن مهمونا شما هم خوابت برد،به زور یک ساعت بعد بیدارت کردیم و کلی نق نقو بودی و عصبانی ولی بارفتن مهمونا کلا از این رو به اون رو شدی و حالت خوب شد ومعلوم شد شلوغی کلافت کرده بود ایشاالله که امسال واسه تولدت جبران کنی و خوش اخلاق باشی...از همه ی کسایی که دعوت مارو قبول کردن ...
نویسنده :
مامان مریم
11:36